شبهای روشن

ساخت وبلاگ
میم عزیزم، تنهایی بخشی جدایی‌ناپذیر از انسان بودن انسان است؛ همراه وفادارِ هنوز و همیشه است. شاید در بعضی دوره‌ها کمرنگ شود، اما باز هست؛ باز سر که برمی گردانی، حضورش ملموس و مداوم هست. تنهاییِ آدم ناپدید نمی‌شود؛ اصیل‌تر می‌شود، ریشه‌دارتر می‌شود. تنهایی عجیب روح تو را وسیع می‌کند و به قدر وسعت روح شبهای روشن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : جورها,کشیدند,بلبلان, نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 5:12

توی خانه و محل کار اغلب دمنوش دم می کنم به جای چای سیاه. مثل این بار که ترکیبی از سیب و هل و دارچین و زنجفیل و لیمو دم کردم.

بوی دم کشیدگی‌اش که توی اتاق محل کارم بلند شد گفتم: بَه، بوی زندگی میاد.

حالا همکارها اسمش را گذاشته‌اند: «چای زندگی»

پس‌نوشت:

با درد بساز چون دوای تو منم

در کس منگر که آشنای تو منم

چون کشته شوی نگو که من کشته شدم

شکرانه بده که خونبهای تو منم

(مولوی)


شبهای روشن...
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : زندگی,پوستم,بکشد, نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 5:12

خب، من هم رفتم. خرابی‌های اخیر پرشین بلاگ خیلی‌ها را وادار به کوچ کرد. من هم رفتم به خانه‌ای جدید بلکه صاحب‌خانه این بار مهربان‌تر باشد و نوشته‌های ما را پرت نکند بیرون. خیلی از نوشته‌های قدیمی را هم با خودم به آنجا بردم. امید که آنجا نیز مهمانم باشید.

آدرس من:

http://shabhayerovshan.blog.ir/


شبهای روشن...
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 21 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 5:12

مرگ مغازۀ پهلوی محل کارم را فتح کرده بود. وقتی عکس آقای مغازه‌دار را دیدم که حالا جز اسم و عکسی روی آگهی ترحیم نبود چیزی توی دلم فروریخت و چیزی سر برافراخت. مرگ همیشه برایم با تمام قساوتش، با تمام درهم‌شکنندگی‌اش، با تمام شیوۀ ظالمانه‌اش، پرشکوه و ستودنی بوده است. حتی همان وقتها که عزیزی را از دست د شبهای روشن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 31 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 6:22

هرقدر می‌دوم باز از روزگار عقب‌ترم. توی موسسه وقتهای خیلی محدودی هست که کار چندانی نیست. وقتهایی هم هست که همین طور از در و دیوار کار می‌بارد. هنوز از پروپوزال نویسی خیلی دورم. کلاسهای مکالمۀ عربی انرژی و وقت زیادی از من می‌گیرند. حیفم می‌آید حالا که تا نیمۀ راه آمده‌ام رهایش کنم. این میان تند و تند شبهای روشن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 37 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 6:22

یکی از جلسه‌های آخر ترم پیش، یک ساعت از کلاس گذشته، یکی از دانشجویانم در کلاس را باز کرد و با چهره‌ای درهم و آشفته داخل شد. چهره‌اش را که دیدم از بازخواست برای تاخیرش منصرف شدم. پرسیدم: حالتون خوبه خانم فلانی؟هنوز جواب داده و نداده بغش ترکید و با صدای بلند گریه کرد. در میان هق‌هق گری گفت: بابام مرد. شبهای روشن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 41 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 6:22

آن یک لحظۀ وصالِ بعد از سال‌ها دوری، آن یک لحظۀ سلام، آن یک لحظۀ شنیدن نفسهای دوستی که حتی حیفت می‌آید حرف بزنی و از یادآوری صدایش غافل بمانی...آن لحظه که گفت سلام دلم می‌خواست همان پشت تلفن لحن کلامش، صورتش، تمام خاطرات خوش روزهای دبیرستان، مهربانی دست‌هایش، برق نگاهش، لطافت خطابش وقتی صدا می‌کرد: شبهای روشن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 37 تاريخ : پنجشنبه 5 مرداد 1396 ساعت: 0:56

1. جکی قبل از رفتنش چند کارتون و نرم افزار برایم ریخت روی هارد. ازش پرسیدم اسم پوشه ای که این‌ها را ریختی تویش، چی گذاشتی؟ گفت خودت که بازش کنی می‌فهمی. امروز که توی هاردم دنبال آن نرم افزارها می‌گشتم، دیدم جکی پوشه‌ای درست کرده با این اسم: "سلام آبجی چطوری؟ خوبی؟ سلامتی؟ خوش می‌گذره؟ چه خبرا؟" 2. شبهای روشن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 1:17

بعضی یادها آنقدر عزیز است که هر قدر به خودت می‌قبولانی که توی ذهنم را از ذره ذره یاد خالی کرده‌ام، باز سر که برمی‌گردانی و به خودت که می‌آیی، هست؛ گرم و پررنگ و نزدیک. دیشب آخرین شب قدر بود و من از اینترنت، پخش مستقیم مراسم استاد را دنبال می‌کردم. البته بعضی از بزرگان امشب را شب قدر دانسته‌اند. به ه شبهای روشن...ادامه مطلب
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 1:17

سلام یوسف

سلام مهربان خوب من

حال غریب غمگینی دارم که تو را می‌طلبد. تو کجایی یوسف؟ زمین برای پیدا کردنت زیادی بزرگ است. من برای طلب کردنت زیادی کوچکم. کلماتم برای صدا کردنت، برای دعا کردن و از خدا خواستنت زیادی کم‌مایه‌اند.

دلم هوای تو را کرده یوسف. مثل ایام نوجوانی، مثل روزهایی که خیس و خسته از نبودنت دفترم را باز می‌کردم و برایت می‌نوشتم.

کاش بودی

کاش باشی

تا جمعه‌ی آمدنت چند ندبه فاصله مانده؟


شبهای روشن...
ما را در سایت شبهای روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9shabhayerovshanb بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 1:17